سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فانوسـ‏ نامه
چهارشنبه 94 مرداد 14 :: 1:48 عصر ::  نویسنده : شهاب افشار

















دینداری ، در زمان رسول  خدا 

 تهش آن بود که کسی را نکشی !  

دخترت را زنده به گور نکنی !  

با ابوجهل و معاویه و امثال
شمر و یزید که زشتی و کراهت از
جبینشان میچکید ،
نشست و برخواست نکنی!  

و اگر چیزی از اموالت ماند   
سهم شرعی اش را بدهی !  

گاهی نیز اگر حالش را داشتی ،
بروی مسجد و دو رکعت نماز
به امامت پیامبر بخوانی و برگردی!  
خنده دار است نه ؟
اتفاقا پیامبر نیز میخندید.. 

روزی با یاران و صحابه 
در مسجد نشسته بودند و
پیامبر -که جان عالم به فدایش- فرمود :

سلام من به برادرانم !
یاران و اعوان خودشان را جمع و جور 
کردند تا جواب سلام حضرت را بدهند !
نمیدانم کدامشان وعلیکم السلام 
تحویل پیامبر داد که حضرت فرمود :

شما که صحابی و همراهان من هستید !
برادران من جوانانی هستند که در آخرالزمان
می آیند و بی آنکه مرا دیده باشند ، 
با یقین و اطمینان در شرایطی سخت 
به خدا ایمان دارند !

که اگر آنچه بر آنها روی خواهد داد ، 
بر شما روی میداد ، 
شما نمیتوانستید صبر و شکیبایی
پیشه کنید !
شرایط سخت یعنی
گناهی که همیشه در دسترس است
یعنی جهنم و بهشتی که در گوشی
هایمان هست
یعنی همین پیج های فساد
یعنی شهرهایمان ، که پر شده از
فساد و فحشا و انگار مذهبی ها
غریبه اند ..
وظیفه من ابلاغ سلام پیامبر به شما بود ،
که امامتان را ندیدید و با این حال هر روز
به تعداد موهای سرتان 
گزینه های روی میز شیطان را پس میزنید ،
و با وجود مهدی فاطمه حاضر به مذاکره 
و توافق با هیچکس نخواهید شد ..

شما که از محبت و علاقه ی شدید
فقط با شنیدن نام زهرا 
نفستان را در سینه به شماره افتاده
چشمانتان سرخ و نمور میشود !
حالا نیت کنید
و سلام پیامبر را بی جواب نگذارید ..

السلام علیک یا رسول الله
السلام علیک یا خیر خلق الله
اللّهم انّا نشکوا الیک فقد نبینا ،
و غیبه ولینا و کثره عدونا 
و قله عددنا و شده الفتن بنا ..
.
پ.ن 1 : بحار الانوار ، جلد 52 ، صفحه 124


 




موضوع مطلب :