پيام
+
يکي از آقايون طلاب از علامه اميني سوال ميکنند که :
اگر کسي دردلش نسبت به حضرت عباس (ع)
محبتي نداشته باشه ، ايمانش ناقصه ؟
علامه که تو بستر بيماري بودند و روي تخت
دراز کشيده بودند به زحمت ميشينند و در حالي
که به شدت از اين حرف ناراحت بودند ، ميفرمايند :
«اي مرد! حضرت اباالفضل عليهالسلام که سهل است؛
اگر کسي به بند کفش من هم که نوکري
از نوکران حضرت اباالفضلم، کوچکترين اهانت و کمتوجهي کند،

شهاب افشار
93/5/28
شهاب افشار
کافر است و به خدا سوگند با صورت در آتش جهنم خواهد افتاد !!! هفتاد و دو درس زندگي از سيره عملي ابوالفضل العباس، ص 62. اميرحسين عليقلي
||عليرضا خان||
اهانت که نکردند .. فقط سوال کرده بودن !!
شهاب افشار
حسنات الابرار ، سيئات المقربين .. بعضي چيزا سوال کردن نداره . آقاي علامه نزدتشون .. جوابشو دادن ..
||عليرضا خان||
والا ميزدنشون بهتر بود ... چرا موارد بالا سوال نداره ؟؟
شهاب افشار
علامه تکفيري نيست ، کسي که نسبت به حضرت ابالفضل محبت نداشته باشه تکفيريه ..
||عليرضا خان||
شهاب برادر يه نصيحت مي کنم ... يکسري موارد رو منم مي دونم تو هم مي دوني ... و قلول داريم .. ولي يکسري مسائل خيلي هضمش سنگينه و فقط يه عده خاص مي دونن ... اون چيزهايي که بالا گفتي مختص آخوند ها هست ... جوري فيد بزن که مخاطب رو جذب کنه نه هي موارد استفهام براش پيش بياره ...
||عليرضا خان||
رضا من خودم بشخصه علامه اميني رو آدم بزرگي ميدونم ... بخاطر اينه تمام عمرش رو صرف کتاب الغدير کردند !! کار کمي نيست
||عليرضا خان||
نظرم به نظرت نزديکه
شهاب افشار
عزيزان .. يه چيزي بايد با خودمون تمرين کنيم و اون اينکه راجع به چيزي که نميدونيم : قضاوت نظر دادن و نقد کردن ممنوع . لازم نيست تو همه حيطه ها وارد شيم و خداي نکرده حرفي بزنيم که بعدا برامون گرون تموم شه .
شهاب افشار
ما مچبور نيستيم راجع به هر قضيه اي ابراز نظر و عقيده بکنيم خصوصا تو مسائل ديني که حساس ترن..
||عليرضا خان||
ما حق سوال کردن که داريم :)
شهاب افشار
بعله .. ولي سوال کردن با سخنراني کردن راجع به يه موضوع فرق داره ...
شهاب افشار
دوست عزيز ، تو همين نظر اول آدرس کتاب و صفحه ش اومده ..
شهاب افشار
@};- @};-
شهاب افشار
اي عطر گل ياس! دلم را درياب!
اي منبع احساس دلم را درياب .
من تشنه يک قطره محبت هستم .
يا حضرت عباس! دلم را درياب
شهاب افشار
/ کو شير دلي ، که پنجه با شير زند
/ بي حمله ، ره هزار نخجير زند
/ مانَد به تو خورشيد ، اگر بخروشد !
/ مانَد به تو شير ، اگر که شمشير زند !