پيام
+
از برکات اينترنت :
طرف جرات نداره بقيه پولشو
از راننده تاکسي بگيره ..
.
.
.
بعد اومده تو اينترنت شده
منتقد اجتماعي !

*ري را
93/11/25
شهاب افشار
:-|
شهاب افشار
جدا ؟ ولي من نميشناسم . به منتقد ميخورد عکسشو گذاشتم :)
* راوندي *
اتفاقا امروز منهم توي همين فکرا بودم :)
شهاب افشار
اره .. اينترنته ديگه .. اگه براي ما اب نداشته براي خيلي ها نون داشته B-)
* راوندي *
آقاي افشار ميخوايد بدونيد علتش چيه ؟ يا خودتون ميدونيد اگه ميدونيد بفرماييد :)
شهاب افشار
بفرماييد استفاده ميکنم
* راوندي *
خواهش ميکنم ... البته شايد کمي بنظر خنده دار بياد اما علت اصليش اين ميزي هست که جلوي ما هست و کامپيوتري که روي اون قرار داره ميدونيد که چي ميخوام بگم * پشت ميز نشستن *
شهاب افشار
بعله .. گوشه نشيني انزوا مياره ..
* راوندي *
نه اصلن مقصودم اين نبود !
شهاب افشار
بيشتر توضيح بديد ؟
* راوندي *
سالها پيش سر کوچه ما يک فرش فروشي بود من با صاحب مغازه آشنا بودم و گه گاهي با هم گفتگو ميکرديم يک روز بحث همين ميز پيش امد و اينکه هر کس پشت ميز ميشينه احساس قدرت ميکنه البته من اين رو از تفاوت کلامش وقتيکه پشت ميز بود يا اينکه کنارم روي فرش نشسته بود احساس کردم و بعد از اينکه مطرح کردم اون کاملن قبول کرد حتي به منهم گفت بيا دقايقي پشت ميز بنشين !
شهاب افشار
جالب بود ..
* راوندي *
ممنون :) علتش همينه شک نکنيد :D
* راوندي *
بعد هم مديريت مجازي و ... ديگه نميتونم جلو تر برم خيلي خطر ناکه :)
* راوندي *
ميترسم راننده تاکسي ها از فردا که منو ديدن در عوض بقيه پولم بگن * برو بابا * :D
نگارستان خيال
اين کيه ترسيدم...
*ري را
واالا